باشگاه کوهنوردی یافته

خرم آباد

در وصف بزرگ مرد یافته

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ب.ظ

روزها گر رفت ، گو رو باک نیست

تو بمانی ای آنکه چون تو پاک نیست

 

 

 

به قلم من و زبان دوست :

دیر زمانیست که میخواهم باتو بگویم ؛از چه نمیدانم . اما در قاب هر تصویری از آثار صنع ، شمایلی از تو میبینم . شاید نه ، قطعا گوشه گوشه این دیار تورا در سینه اش نفس زده است .

صدای پای تو نه با گوش ، که باید احساس نمود چرا که گامهای نرمت بر تن کوهسار نه خوابش را آشفته می سازد نه ساکنینش را می رماند.

پچ پچ کلامت بی آنکه آشفته کند خواب نباتی را ، به مهر میخواند درنوردیدن در شب ضلال را .

یافته که سالهاست یارش را یافته، بی قرار روزهایی است که تو به دیدارش میایی ؛ گاه بر پله های باستانش مینشینی ، چشم تنگ میکنی و فرزند زرین موی صبح را با تمام احساس نگاه میکنی ، گاه در قاژه در اوج رنگ پریده آسمان پرنده ای را به نظاره مینشینی تا با دلی به وسعت بیکرانگی آسمان بال نو رسته همراهانت را مشق پرواز دهی .

سیار در تفتیدگی خود تورا دیده که بالبان چاک از عطش بدنبال اندک آبی بوده ای که با لبان خشک همراهانت را از تشنگی برهانی و باز تورا دیده در یخبندان عمرش برف کوبی میکنی تا در مغار این سرپناه امن سکنایشان دهی .

و اینها به تو آموخته صبوری و استقامت بودن را ، حتی با خیل کسانی که از جنس تو نبو ده اند ، خارا سنگ بوده ای و به خاکساری ره یاب و همراهشان بوده ای .

در این میانه کو گلویی که بانگ بردارد مقام تورا در بی نشان خاموش قله ها ؟

کیست که به بهانه ای ، بزرگی خموشت را صدا بزند تا پژواکش سفیری شود در دره های زاگرس ؟

در بیکران ستاره ها در کنار چادر و آتش پاس میداری به میزبانی تا در روشنای سپیده دم با گام نغمه ناک خود آهنگ اشتیاق رفتن کنی ، به مقصدی که مقصود بیابی و بیابند از آمدن و سپس بایستی در اوج قله ها ی بلند بودن و شدن .......

بی شک زمان سنج چشمان نافذی هست که ببیند بی چشمداشتی ات را در یاری و یاوری همیشگی دوست و بیگانه و این نیکو پاداشی است که هدیه معلمی می شود که همه عمر در راه آموختن بود.

 

 

نگهبان و نگه دار تو باد نگاه دارنده صخره های سترگ

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۵
باشگاه یافته