باشگاه کوهنوردی یافته

خرم آباد

گزارش صعود سراسری به قله سه کوزان

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ب.ظ

باز هم هفته ای پر از کار و مشغله رو به پایان بود و همه کوهنوردان به انتظار روزهای پایانی هفته برای رفتن به دامان طبیعت و یافتن آرامش بودند . این برنامه اما کمی متفاوت بود . صعود سراسری که از همه کوهنوردان استان برای حضور در این برنامه دعوت به عمل آمده بود و میزبان ما هیئت کوهنوردی شهر بروجرد بود . از باشگاه یافته خانم ها لیلا موسوی ، معصومه نورمحمدی ، فرزانه بیرانوند ، زیبنب بیرانوند ، پرگل عزیزپور ، سولماز فاطمی و آقایان استاد محمد جعفری ، حشمت شهروان ، ناصر طاهری ، فرزاد شاهوردی ،ثنایی ، ترک زبان ، پویا سلیمانی ، سیف الهی ، سلیمانی ، ایمانپور ، مولایی  و احمدی در این صعود شرکت داشتند .

کوهنورد که  باشی خیلی ارتفاع و اسم و رسم کوه برایت مهم نیست ، همین بس که کوهی باشد و بتوانی در آن دمی بیاسایی کفایت میکند . پنجشنبه عصر همنوردان در میدان دانشجو جمع شدند و عزم رفتن داشتند اما چند نفر از دوستان با تاخیر به جمع ملحق شدند و سایرین صبوری کردند و با هم بودن را به  توبیخ و تنبیه ترجیح دادند .

شب باشد و در جاده هم باشی و صدای اصیل ایرج رحمانپور پیچیده در فضا ، هم خوانی و همراهی دوستان قطعا لذت بخش تر خواهد بود .

به محض ورود به شهر بروجرد با خوش آمدگویی و استقبال هیئت بروجرد روبرو شدیم و به مکانی که برای استراحت کوهنوردان در نظر گرفته شده بود راهنمایی شدیم .

بعد از استقرار در محل مورد نظر با سایر کوهنوردان حاضر در برنامه آشنا شدیم . بعد از صرف شام و به تحلیل و بررسی برنامه فردا  پرداختیم و و صحبت از مسیر صعود ، لوازم مورد نیاز و شرایط مناسب برای صعود بود .

خواب راحت و کافی از ملزومات یک صعود موفق است اما مگر میشود در جمع گرم دوستان باشی و بخوابی ؟! پس هم صحبتی با دوستان را تا نیمه های شب به خوابین ترجیح دادیم و با این وجود ساعت 6 صبح طبق قرار قبلی در محل از پیش تعیین شده بودیم . شهری که هر صبح جمعه در خوابی خوش فرو رفته است این بار با هیاهوی کوهنوردان بسیاری که در تاریکی صبح گرد هم آمده بودند بیدار شده و به جنب و جوش افتاده بود . دیدن آن همه کوهنورد پر اترژی به راستی هیجان انگیز بود .  

از شهر خارج شدیم و سفر یک روزه ما در روستای ونایی شروع شد . در ابتدای مسیر گوچه باغ های باریک با درختان عریان در گرگ و میش صبح دلربایی میکردند . آرام ارام کوههای پوشیده شده از برف دیده میشدند و با صلابتشان به همه ما خوش آمد میگفتند و ما را به دامان خود فرامیخواندند ؛ گویی مدتها بود که به انتظار دیدار ما نشسته بودند .

چه زیباست کنارهم بودن پیر و جوان ؛ جوان شدن دلهای پیشکسوتان و کسب تجربه جوانان از بزرگترها ...

در میان راه استاد محمد جعفری مثل همیشه با بزرگواری و مهربانی به قصد زیباتر شدن این کنار هم بودن نغمه سرایی ها کرد و همه را سرذوق آورده بود و دیگر همنوردان که تحت تاثیر اشعار زیبای ایشان قرار گرفته بودند ، هرکدام به سهم خود سعی میکردند بر این وجد بیفزایند چه با تشویق و تحسین و چه با خواندن اشعار خود ...

به آرامی با قدم های خود بر تن کوه بوسه میزدیم و رهسپار قله میشدیم . تا چشم کار میکرد برف بود و زیبایی . آسمان آبی با ابرهای سفیدش تلاقی زیبایی با سفیدی برف به وجود آورده بود و هرکس را وادار به ثبت این زیبایی ها میکرد ؛ چه  با دوربین و چه در روح و ذهن ...

به نزدیکی قله سه کوزان که رسیدیم با توجه به کمبود زمان و کوتاه بودن روشنایی روز در این فصل از سال و یخ بستن برف ها پس از غروب آفتاب ، طبق نظر سرپرستان برنامه از رفتن به قله صرف نظر کردیم و یکبار دیگر به زیبایی یاد گرفتیم همیشه رفتن و رسیدن به قله مهم نیست ، ارامش و امنیت به هنگام صعود مهمتر از هر چیز دیگری است . هدفصرفا قله نیست ؛ هدف همین کنار هم بودن هاست . هدف دیدار زیبایی هاست ، شنیدن صدای جویباری روان در در کنار شنیدن خنده دوستی است .

در نهایت با آرامش و لذت قبل از تاریک شدن هوا به روستای ونایی رسیدیم و از دیدن همراه همیشگی مان آقای حیات الغیب خوشحال بودیم  . این بود گزارش صعودی دیگر، اگر قله ای فتح نشد  ولی قلبهای زیادی با در کنار هم بودن فتح شد .

سرافراز و سربلند باشید

مونا نورمحمدی

پنجشنبه و جمعه 2 و 3 بهمن ماه 1393

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۰۷
باشگاه یافته